مبانی نظری تربیت دینی دارای 28 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
تربیت دینی
تعاریف تربیت دینی
دین و عصر تکنولوژی
مراحل شکل گیری تربیت دینی
راهکارهای فرهنگ سازی دینی
ضرورت توجه به تربیت دینی
علل و آثار دین گریزی جوانان
اهمیت انتقال و نهادینه کردن مفاهیم دینی
راه های دریافت مفاهیم دینی و پرورش نسل نو
تربیت دینی در کودکان و نوجوانان
منابع فارسی
منابع لاتین
تربیت دینی
تعاریف تربیت دینی
تربیت دینی فرایندی است که آدمی را برای نحوه خاصی از حیات (به تعبیر علامه جعفری، حیات معقول) مهیا می سازد. این نحوه زندگی بر مبنای اصول، قواعد و راهبردهای از پیش تعیین شده ای شکل می گیرد که از طریق دین و عقاید و شریعت به آدمی عرضه شده است(بابرو،1390).
تربیت دینی جنبه ای از فرایند تعلیم و تربیت، ناظر به پرورش ابعاد شناختی، عاطفی و عملی متربی از لحاظ التزام او به دینی معین» است(باقری،1389).
دین و عصر تکنولوژی
حضور در عصر تکنولوژی و ارتباط تنگاتنگ آن با زندگی، انسان را از بازگشت به خود و تمایلات فطری و درونی عاجز ساخته و به نوعی از خودبیگانگی و عدم دینداری سوق داده است. فطرت پاک کودک و نوجوان امروز تحت سیطره و تسلط امواج بی دینی قرار گرفته است. ارزش های اسلامی در پی تلاش بی وقفه دشمنان در جنگ نرم مورد بی مهری قرار گرفته اند و باورهای دینی را دست های پنهانی نشانه گرفته است. وجود رسانه های جمعی از قبیل اینترنت و ماهواره عوامل خطر زایی هستند که کودکان و نوجوانان را تهدید می کنند و می توان شاهد کمرنگ شدن مسائل دینی و اخلاقی در جامعه بود. بسیاری از نوجوانان در اثر نا آشنایی با باورهای دینی به بحران های هویتی مبتلا هستند. کودکان و نوجوانان سرمایه های گرانقدر هر ملتی هستد چرا که مسئولیت های فردای هر کشور را عهده دار خواهند شد. سلامت دینی و اخلاقی این قشر از جامعه تضمین کننده سلامت جامعه فرد است و تلاش در جهت شناخت و تقویت و رشد باورها وارزش های دینی و مذهبی در میان نوجوانان تامین کننده سلامت جامعه است. از این رو، دینداری در عصر ما، یک ضرورت است. ایمان راستین، ستونی محکم و تکیه گاهی امن، برای همه است تا در حوادث و اتفاقات به آن تمسک شده و از گمراهی نجات پیدا کنند. کسی که ایمان ندارد مانند غریقی است که مدام در دریای متلاطم اسیر تردید و بلاتکلیفی است و هر روز و هر ساعت به عقیده و نظریه ای متوسل می شود تا شاید از این مهلکه نجات یابد. تقویت دین به خصوص در نسل نوجوان و جوان به کنترل اضطرابات درونی که از خصوصیات این سنین است کمک می کند. دین، کنترل فرد را در برابرآلودگی ها و گناهان افزایش داده و با متوجه کردن افراد نسبت به وظایف خود و تحت ضابطه قرار دادن روابط انسانی و اجتماعی ،نقشی اساسی در تربیت دارد. تقویت تمایلات دینی در عصر حاضر به چند دلیل دارای اهمیت است:
1) افزایش تبلیغات مسموم و زهر آگین علیه اسلام
2) سوء استفاده از نام دین برای وارد کردن القائات نادرست در مردم
3) وجود تمایل شدید به بی قیدی و آزادی بی قید و شرط
4) افزایش خطر اعتیاد به صورت همه جانبه (نصیری و دیگران، 1390).
یکی دیگر از دلایل اهمیت دادن به درونی کردن و تثبیت باورهای دینی، وجود و گسترش فرقه های گوناگون و کاذب در جوامع امروز است. بنابراین شناخت و کسب معرفت، تامل و تفکر، رشد و پرورش و از همه مهم تر تثبیت ارزش های اسلامی، یک نیاز جدی و حیاتی است.
مبانی نظری سبک زندگی اسلامی دارای 37 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
اسلام
مبانی فکری اسلام
-جهانشناسی
انسانشناسی
الف-اصالت فرد و جامعه
ب) حق و تکلیف
ارزش¬شناسی
الف- آزادی
ب- تساهل و مدارا
ج- اخلاق تعریف اخلاق در اسلام
معرفتشناسی
منابع فارسی
منابع لاتین
پرسشنامه
مبانی فکری اسلام
2-2-3-1- جهان شناسی
از آنجایی که مبنای هستی شناختی در هر مکتب اساس و پایۀ مبانی انسان شناختی، ارزش شناختی و معرفتشناختی است، ابتدا از جهانبینی مکتب اسلام شروع میکنیم.
سید قطب (ترجمۀ خامنهای، 1366، ص۵) در مورد جهانبینی به طور کلی، میگوید:
انعکاس جهان، در احساس و بینش ما، جهانبینی ما را میسازد. جهانبینی بشر از دوران طفولیت – که سرآغاز آشنایی او با جهان و محیط اطراف او است- آغاز میشود و هر روز چیزی با آرایش بر آن افزوده، یا با پیرایش از آن کاسته میشود و در هیچ حالتا آخر عمر و نفس واپسین انسان، از او جدا نمیماند و الهامبخش رفتارهای فردی و اجتماعی و افکار و اندیشهها و ایدهها و آرزوهای او میشود.
به اعتقاد قطب (همان)، تحصیل جهانبینی دو راه دارد: یکی راه از پایین به بالا و از محسوس به معقول که روش فلسفه و علم است و هر کدام در قلمروی خاص خود به شناخت جهان میپردازند و روش دوم، ادیان آسمانی است که معرفی و ارائۀ یکبارۀ جهان است، از خدا گرفته تا محسوسات جهان آفرینش؛ از بالا و از پایین و از دور و از نزدیک و از کلی و جزئی. در واقع همین راه تحصیل جهانبینی است که مسیر مکتبی چون اسلام را از سایر مکاتب جدا میکند. در جهانبینی اسلامی هر دو راه مورد استفاده قرار میگیرد. در واقع راه اول یعنی راه فلسفه و علم، راهی است بشر ساخته و بنابراین مسیری است ناقص، چرا که عقل و تجربۀ بشر به تنهایی یارای شناختی به این عظمت را ندارد؛ اما راه اسلام مسیری است که وحی پیش روی انسان میگشاید که راهی است فراتر از عقل و تجربه و البته کاملتر از آن که به معرفی هستی از مجرایی خطاناپذیر میپردازد و به گونهای با انسان سخن میگوید که در حد فهم عقل او باشد و همواره انسان را به تعقّل و تفکر رهنمون و دعوت میکند. اسلام مکتبی است که دارای جهانبینی الهی است و اعتقاد دارد که جهانی به غیر از جهانی که در او زندگی میکنیم وجود دارد که جاویدان است در صورتی که جهان حاضر جهانی فانی و از بین رونده است از نظر وی، جهانبینی اسلام کاملاً توحیدی است به این معنی که در جهان وحدتی وجود دارد که منتهی به وجودی برتر به نام «خدا»میشود. وی جهانبینی توحیدی را مفتاح شناخت جهان میداند و آن را مهمترین پایۀ جهانبینی اسلامی میشمارد. از طرفی او به وجود اعتقاد به معاد در جهانبینی اسلامی نیز اشاره مینماید، اعتقادی که نشاندهندۀ حرکت و تکامل است وم رگ و حیات و رستاخیز را به فهم بشر نزدیک میکند (ص۵).
همچنین علامه طباطبایی (۱۳۸۹، ص31) در مورد جهانبینی اسلامی اعتقاد دارد، در اسلام سراسر جهان هستی، آفریدۀ خدایی است یگانه که هر جزء از اجزای جهان را به سوی سعادت و کمال مخصوص آن جزء راهنمایی میکند و انسان را نیز که زندگی جاوید دارد به سوی سعادت و کامیابی ویژۀ وی با پیروی از روش و پیمودن راهی که خود نشان میدهد، هدایت مینماید.
جوادی آملی ( 1384،صص69-70) نیز در مورد جهانبینی اسلامی اعتقاد دارد، در اسلام، به صورت شفاف و مشخصی دربارۀ هستی، مبدأ و مقصد آن صحبت شده است امّا در مکاتب مادی در این رابطه به صورت مبهمی سخن گفته شده است به گونهای که انساننمیتواند به فهم دقیقی از هستی دست یابد. قرآن به عنوان کتابی آسمانی از زبان برهان به عنوان وسیلهای برای فهم دقیق و شفاف از هستی استفاده کرده است. جهانبینی اسلام رویکردی کاملاً الهی است به همین دلیل قرآن کریم خداشناسی را از راههای مختلف به تودۀ مردم تعلیم میدهد و بیشتر از همه افکارشان را به اندیشیدن در آفرینش وا میداردو به آنان توجه میدهد این جهان پهناور هستی که سراسر اجزای آن از استحکام و اتصال خاصی برخوردار است، حکایت از وجود آفریدگاری دارد که نمیتوان آن را انکار کرد. قرآن به صراحت میگوید:«اَفی الله شک فاطر السموات وال ارض» (سورۀ ابراهیم، آیۀ 10) یا میفرماید: از تمام جهاتِ جهان هستی، وجه الهی هویدا است: «فأینما تولّو فَثَمَّ وجه الله» (سورۀ بقره، آیۀ 115).