دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق اهمال کاری، اهمال کاری تحصیلی و خودکار آمدی دارای 57 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
مقدّمه
مفهوم اهمال کاری
انواع اهمال کاری
علل اهمال کاری تحصیلی
علل فیزیولوژیکی اهمال کاری
علل روانشناختی اهمال کاری
اهمال کاری به عنوان یک اختلال شخصیتی
بررسی اهمال کاری به عنوان یک ویژگی شخصیتی
نمودار 1-2. شرایط افزایش دهنده احتمال بروز اهمال کاری
پیشایندهای اهمال کاری
پیامدهای اهمال کاری
پیامدها و صورتهای مثبت اهمال کاری
سبکهای مقابله ای اهمال کاری
خودکارآمدی
تعاریف خودکارآمدی
خودکارآمدی تحصیلی
منابع اطلاعاتی خودکارآمدی
برانگیختگی فیزیولوژیکی و هیجانی
ابعاد خودکارآمدی
عوامل موثر بر خودکارآمدی
راهبردهای بهبود خودکارآمدی
پیشینه پژوهش
منابع فارسی
مقدّمه
واژه انگلیسی procrastination در فارسی معادل، تعلل، اهمال کاری ، سهل انگاری و به تعویق انداختن کار می باشد (الیس ونال، 1977؛ ترجمه فرجاد، 1382). سابقه تاریخی اهمال کاری به سه هزار سال قبل بر می گردد،ولی در حدود چهل سال است که این بخش در روانشناسی مطرح شده است. اما حتی امروز برای ما قابل فهم نیست که چرا کاری را که اکنون می توانیم انجام دهیم به تأخیر میاندازیم(فراری و همکاران، 2007). مبحث اهمال کاری در روانشناسی کشور ما مفهومی نسبتاً جدید است. متأسفانه چنین پدیده زیان باری اگر چه در کشورهای مختلف پژوهشهای بسیاری را برانگیخته و بین افراد جامعه در سطوح مختلف از افراد عامی گرفته تا فرهیخته، مصادیق مختلف آن دیده می شود، در کشور ما کمتر مورد توجه قرار نگرفته است.
همه ما گاهی از انجام وظایفمان طفره میرویم، اما این برای عدهای به شکل یک روش زندگی مشکل آفرین در آمده است. گاهی اوقات اهمال کاری در معانی مثبت و قابل قبول بکار میرود. برای مثال هنگامیکه ما اقدام به انجام کاری میکنیم انتخابهایی را که با کسب اطلاعات جدیدتر میتوانستیم داشته باشیم از دست خواهیم داد. در نتیجه اقدام به انجام عملی نکردن یک ارزش است. همچنین هنگامیکه از پیامدهای یک اقدام مطمئن نیستیم مخصوصاً اگراحتمال آسیب رسیدن به دیگران یا خود فرد مطرح باشد، اهمال کاری میتواند منطقی باشد(استیل،2007).
البته به تأخیر انداختن کارها در برخی مواقع طبیعی و منطقی است.گاهی اهمال کاری در انجام یک کار (البته نه بیش از حد) ممکن است باعث شود که آن کار بهتر ارائه گردد. اما بطور کلی اغلب تأخیرهای انجام گرفته توسط افراد، غیر منطقی می باشند (الیس و نال 1977، ترجمه فرجاد، 1382).
فراری و همکاران (2007) نه تنها اهمال کاری مزمن را راهبردی موثر نمی داند بلکه آن را نابهنجار ، خود تخریب گرانه و فاقد کارکرد می داند. به تعویق انداختن کار، رفتاری ناپسند و ناراحت کننده است که که ممکن است سرانجام ناخوشایندی را برای افراد در پی داشته باشد. هرگز نمی توان از تأخیر در انجام کارها، به تصور و گمان بهتر انجام دادن آنها دفاع کرد. این رفتار به تدریج در وجود انسان بصورت عادت در می آید و علاوه بر اینکه برای خود فرد نیز رنج آور است و پیامدهای زیان باری برای فرد در بردارد (الیس و نال، 1977، ترجمه فرجاد،1382).
افراد اهمال کار، خود نیز به نامطلوب بودن کارشان اذعان دارند و همواره به واسطه این عادت نامناسب در رنج و عذاب هستند. این دسته از افراد در احساس ناخوشایندی و بی ارزشی درگیر می باشند. به عبارت دیگر افراد اهمال کار علی رغم احساس زودگذری که به دلیل به تعویق انداختن کارها برایشان حاصل می شود، بعد ازآن به فکر می روند و به دنبال تحلیل عملکرد خویش دچار ناامیدی از خود می شوند (راثبلوم، 1999، به نقل از فراری، 2001). والترز (2003) معتقد است صرفهنظر از سببشناسی اهمال کاری به دلیل پیآمدهای شناختی ـ هیجانی منفی که دارد رفتاری ناسازگارانه است.
هرچند در مسیربیان پژوهشهای انجام گرفته به موارد خاصی خواهیم پرداخت که صورتهایی مثبتی از اهمال کاری را بیان می کنند، اما در این پژوهش صورتهای منفی اهمال کاری موردنظر است و حتی در مواردی نتایج تحقیقات آنان را نیز به چالش می کشد.
مفهوم اهمال کاری
مانند بسیاری از اصطلاحات روانشناسی، تعریف اهمال کاری نیز به اندازه تعداد محققانی که در رابطه با این موضوع تحقیق کردهاند بسیار متنوع و متعدد می باشد. اهمال کاری یکی از مشکلات رفتاری است که شیوع بسیار زیادی دارد.
بالکیس و دورو (2007) اهمال کاری را پدیدهای تعریف میکنند که فرد از وظایف و مسؤولیتهایش در یک شکل و اندازه و زمان به موقع و در حد انتظار غفلت میکند، با وجود داشتن قدرت و توانایی مطلوب جهت انجام آن و آگاهی از پیامدهای ناخوشایند طفره رفتن و اینکه میتواند اجتنابپذیر باشد.
فراری وتیک (2000) اهمال کاری را حالتی می داند که تأخیرهای مکرر در انجام تکلیف به عنوان شیوه زندگی فرد تلقی می گردد.کنوس (2000، به نقل از استیل،2007) اهمال کاری را تمایل به اجتناب از فعالیتها و تکالیف و محول نمودن آن به آینده و توجیه تاخیر در انجام فعالیت تعریف کردهاند.
مبانی نظری وپیشینه تحقیق مدیریت تعارض و دیدگاه ها و مدل های مدیریت تعارض دارای 85 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش
1مقدمه . 20
2-2 بخش اول : مدیریت تعارض . 21
2-2-1 تعریف تعارض 21
2-2-2 ضرورت وجود تعارض . 23
2-2-3 سیر تکاملی اندیشه تعارض . 25
2-2-3-1 نظریه سنتی تعارض . 25
2-2-3-2 نظریه روابط انسانی 25
2-2-3-3 نظریه تعاملی 25
2-2-4 مقایسه نگرش ها نسبت به تعارض . 27
2-2-5 ماهیت تعارض 28
2-2-6 زیان های ناشی از تعارض 29
2-2-6-1 هدر رفتن وقت و انرژی سازمان 29
2-2-6-2 قضاوت نادرست .30
2-2-6-3 اثرات زیان بار بر بازنده 30
2-2-6-4 هماهنگی ضعیف .30
2-2-7 سطوح تعارض 31
2-2-7-1 تعارض درون فردی . 31
2-2-7-2 تعارض میان فردی 31
2-2-7-3 تعارض درون گروهی 31
2-2-7-4 تعارض میان گروهی 32
2-2-7-5 تعارض میان سازمانی . 33
2-2-8 منابع تعارض 34
2-2-9 دلایل تعارض 35
2-2-10 الگوی تعارض بین گروه ها در سازمان .35
2-2-11 فرایند تعارض . 36
2-2-11-1 مرحله اول : مخالفت های بالقوه . 37
2-2-11-1-1 ارتباطات . 38
2-2-11-1-2 ساختار . 38
2-2-11-1-3 متغییرهای شخصی . 39
2-2-11-2 مرحله دوم : بروز تعارض . 40
2-2-11-3 مرحله سوم : نیت یا قصد . 41
2-2-11-4 مرحله چهارم : رفتار 41
2-2-11-5 مرحله پنجم : ره آوردها (نتایج) 42
2-2-11-5-1 نتیجه های سازنده تعارض . 43
2-2-11-5-2 نتیجه های ویرانگر تعارض. 43
2-2-11-5-3 وجه تمایز تعارض سازنده و ویرانگر . 44
2-2-11-5-4 ایجاد تعارض سازنده . 45
2-2-12 فنون رفع تعارض ویرانگر 46
2-2-12-1 اهداف فراگیر . 46
2-2-12-2 کاهش وابستگی دوطرفه بین واحدها . 47
2-2-12-3 توسعه منابع 47
2-2-12-4 حل مسأله به صورت دوطرفه . 48
2-2- 12-5 سیستم های استیناف 49
2-2-12-6 اختیار رسمی 50
2-2-12-7 افزایش روابط متقابل . 51
2-2-12-8 معیارها و سیستم های پاداش سازمانی 51
2-2-12-9 ادغام واحدهای متعارض 52
2-2-13 فنون ایجاد تعارض سازنده 52
2-2-13-1 ارتباطات 52
2-2-13-2 عدم تجانس 53
2-2-13-3 رقابت . 53
2-2-14 رابطه بین تعارض و سایر عوامل . 54
2-2-14-1 رابطه بین تعارض ، و خلاقیت و نوآوری 54
2-2-14-2 رابطه بین تعارض و عملکرد گروه . 55
2-2-14-3 رابطه بین تعارض و علاقه اعضای گروه . 56
2-2-14-4 رابطه بین تعارض و رضایت شغلی . 56
2-2-14-5 رابطه بین تعارض و کیفیت تصمیمات 57
2-2-14-6 رابطه بین تعارض و اعضای ناهمگون . 57
2-2-14-7 رابطه بین تعارض و شخصیت 58
2-2-14-8 رابطه بین تعارض و فرهنگ 59
2-2-14-9 رابطه بین تعارض و هوش هیجانی 62
2-2-14-10 رابطه بین تعارض و عدالت سازمانی 63
2-2-15 مدیریت تعارض 64
2-2-16 استراتژی های مدیریت تعارض . 66
2-3 بخش دوم : دیدگاه ها و مدل های مدیریت تعارض . 72
2-3-1 دیدگاه برومند . 72
2-3-2 دیدگاه کنت توماس . 73
2-3-3 دیدگاه پوتنام و ویلسون 76
2-3-4 دیدگاه ویکس 77
2-3-5 دیدگاه براون 80
2-4 بخش سوم : پیشینه پژوهش های انجام شده . 81
2-4-1 پیشینه پژوهش های داخلی . 81
2-4-1-1 پایان نامه های کار شده 81
2-4-1-2 مقالات نوشته شده 82
2-4-2 پیشینه پژوهش های خارجی .84
2-5 بخش چهارم : معرفی مختصری در رابطه با بانک ملت 86
2-5-1 تاریخچه بانک ملت 86
2-5-2 چشم انداز ، ماموریت ،استراتژی و اهداف بانک ملت 87
2-5-2-1 چشم انداز و ماموریت بانک ملت . 87
2-5-2-2 استراتژی های بانک ملت 87
2-5-2-3 اهداف بانک ملت . 88
2-5-3 ساختار سازمانی بانک ملت . 90
2-5-4 واحدهای بانک ملت . 91
2-5-5 شرکت های وابسته بانک ملت . 91
2-5-6 معرفی خدمات بانک ملت . 92
جمع بندی کلی 93
منابع فارسی
منابع لاتین
(2-1) مقدمه
مدیران پیوسته باید درباره موارد زیر تصمیم بگیرند: چگونه از کارکنان نهایت استفاده را ببرند،بر میزان رضایت آنها از کار بیفزایند ، به تیم هویت بیشتری بدهند و سرانجام عملکرد سازمان را بهبود بخشند. یک مسأله این است که آیا باید تعارض (اختلاف افکندن) یا مشارکت و همکاری افراد را تقویت کنند. آیا باید هنگامی که با یکدیگر رقابت می کنند یا آنگاه که با هم همکاری می نمایند بیشتر تشویق وتأیید شوند؟(Daft, 2001,509)
در بسیاری از سازمان ها تعارض به صورت یک مسأله جدی وجود دارد. شاید در همه جا این پدیده دارای چنان قدرتی نباشد که موجب انحلال شرکت گردد ، ولی تردیدی نیست که می تواند بر عملکرد سازمان اثرات ناگوار بگذارد ، یا شرایطی پدید آورد که سازمان بسیاری از نیروهای کارآمد خود را از دست بدهد. ولی همان گونه که در این فصل مشاهده خواهید کرد، هر تعارض یا مخالفتی بد نیست. پدیده تعارض همانند سکه ای است که دو روی دارد ، روی مثبت و روی منفی .(Robbins, 2006,783)
در زندگی سازمانی تعارض با قدرت و سیاست در ارتباط می باشد. تعارض ممکن است بین افراد و پایین گروه ها به وجود آید واغلب اوقات با رفتار سیاسی آغاز می شود.تعارض بخصوص زمانی به وجودمی آید که اعضای یک گروه تصور کنند تلاش هایشان برای دستیابی به هدفهای مورد نظربه وسیله گروهی دیگر خنثی می شود . به عنوان مثال تعارض ممکن است برسر منابع مالی،تعداد محل سازمانی رسمی در داخل گروه یا تعداد کامپیوترهایی که قرار است خریداری شود به وجود آید . تعارض ممکن است از پیش بینی مشکل ها ناشی شود. به عنوان مثال،گروهی ممکن است نسبت به گروهی دیگر که فکرمی کند مانعهایی برسر راه تحقق هدف هایش ایجاد خواهد کرد،احساس دشمنی کند. (امیری، 1385، 51)
در فصل پیشین درباره واژه تعارض اشاره ای نمودیم. در این فصل یک بار دیگر به صورتی دقیق تر به ماهیت ،فرآیند و مدیریت تعارض می پردازیم. دوایر سازمانی هدف های مختلف و متفاوت دارند ، کارها و وظایف مختلفی را برعهده می گیرند و از نظر حیثیت واعتبار با هم متفاوتند ؛ اعضای هر دایره و هر گروه از نظر سن ، میزان تحصیلات ، سطح آموزش و تجربه با هم اختلاف دارند. بذر تعارض در زمین این اختلاف ها کاشته میشود . از این رو باید پدیده تعارض را کنترل کرد یا اینکه سازمان هرگز به هدفهای خود دست نخواهد یافت. مدیریت اثربخش تعارض به مدیران کمک می کند با تحولات جدید کنار بیایند و برای مقابله با تهدیدات و استفاده از فرصت ها راه حل های مناسب تری پیدا کنند . به هر جهت برخورد مدیران با تعارض ها و چگونگی کنترل آنها در بانک ها امر مهم بوده و مدیر بایستی دارای ویژگی های لازم جهت مدیریت صحیح تعارض ها باشد.
(ترابی پور،1389 ،46)
(2-2) بخش اول : مدیریت تعارض
(2-2-1) تعریف تعارض
از تعارض تعاریف زیادی به عمل آمده است. یک نمونه از این تعاریف ، تعارض را اینگونه تشریح میکند " تعارض رفتاری است که به وسیله برخی از اعضای سازمان در جهت مخالفت با دیگر اعضا صورت می گیرد" ، یا " تعارض فرآیندی است که موقعی به وجود می آید که یک طرف چنین درک می کند که طرف مقابل در پی مقابله با اوست یا اینکه می خواهد مانع رسیدن وی به هدف مورد نظرش بشود،یا تعارض وقتی شکل می گیرد که فعالیت های ناسازگار رخ دهند".(Park ,2008,60)
تعارض به وسیله طرفین درگیر آن درک می شود ، زیرا تعارض یک موضوع ادراکی است.اگر کسی از تعارض آگاهی ندارد ، همه قبول دارند که در این حالت تعارضی وجود ندارد . البته تعارضات درک شده نیز ممکن است واقعی نباشند ، بسیاری از موقعیت ها که می توانند به عنوان موقعیت های تعارضی تشریح شوند ، اگر کارکنان آنها را تعارضی نیابند تعارضی ادارک نمی شود. از این رو شرط وجود یک تعارض این است که طرفین آن را درک کرده باشند. آنچه در این تعاریف مشترک می باشند ، مفاهیمی از قبیل : مخالفت ، کمیابی ومانع می باشد و فرضی که وجود دارد این است که برای ایجاد تعارض دو نفر یا تعداد بیشتری وجود دارند که منافع ناهمسو و ناسازگار دارند. منابع (خواه پول ، ارتقاء، وجهه، قدرت و یا هر چیزی دیگر) نامحدود نیستند و کمیاب بودن آنها ، رفتارهای مانع زا (انسدادی) ، برای دیگران را تشویق می کند. از این رو طرفین درگیر در یک تعارض با هم در تضاد قرار می گیرند . موقعی که یکی از طرفین در راه تحقق هدف دیگری مانع ایجاد میکند ، یک حالت تعارض وجود دارد.تفاوتهای بین تعاریف ارائه شده از تعارض ، برقصد یا نیت طرفین واین نکته که آیا تعارض صرفا" یک اصطلاحی است که مبین عملی بیرونی و ظاهری است ، متمرکز می باشند. (Posthuma,2011,108)
موضوع نیت یا قصد در تعارض ، بحثی است بر روی اینکه آیا رفتار تعارض باید اقدامی ارادی تلقی شود یا نتیجه شرایط تعارض به حساب آید.خواه تعارض بتواند صرفا" با رفتارها و اقدامات آشکار ارتباط داده شود، خواه به رفتارهای درونی ، تعاریف ارائه شده از تعارض باید علائمی از رفتارهای تعارضی و تنازع را به عنوان معیارهای وجود تعارض دربرداشته و نشان دهد.تعریف ما از تعارض ، ادراک تضاد ، مخالفت، کمیابی و ایجاد موانع برای یکدیگر، را دربردارد. بعلاوه چنین فرض می کنیم که در هنگام تعارض ، باید نوعی اعمال یا کردار معینی در سطح مخفی یا آشکار وجود داشته باشد . ما تعارض را اینگونه تعریف می کنیم : فرآیندی است که بر اساس آن ، شخص الف عملا" از طریق ایجاد یک سلسله موانع ، تلاش می کند تا مانع دستیابی شخص به اهدافش شود.( (Posthuma,2011,109
در حالی که رقابت به یک وضعیت برانگیزنده دلالت دارد ، تعارض برای توصیف آن رقابت جویی افراد یا گروه های کاری که علنی و آشکار می شود مورد استفاده قرار می گیرد. تعارض رفتاری است که توسط فردی یا گروهی عملا" چنان طرح شده است که مانع رسیدن افراد یا گروه های دیگر به هدف باشد. برای تعارض در بین اعضای یک سازمان مثال های روشنی وجود دارد .مانند اینکه کدامیک از دو مأمور توزیع باید رانندگی کامیون تازه شرکت را بر عهده داشته باشند ، یا بحث های داغ و پرحرارت نمایندگان مدیریت و اتحادیه کارگری درباره یک قرارداد جدید، یا رقابت دو متقاضی برای یک شغل واحد. تعارض در سازمان های کاری و در سایر حوزه های زندگی هر روزه در حقیقت یکی از روابط عادی بین مردم را تشکیل می دهد.
(E.Riggio, 2002,317)
عنصر اصلی در تعریف تعارض این است که هر دو طرف تعارض از اهداف سازش ناپذیری برخوردارند . بنابراین هر دو مأمور توزیع نمی توانند یک کامیون را به طور مشترک برانند ، اتحادیه نمیتواند به اهداف خود برسد مگر اینکه مدیریت بخواهد کمی از اهداف خود کوتاه بیاید ، و دو فرد نمیتوانند یک شغل را با هم داشته باشند . از آنجایی که در موارد حاد تعارض می تواند به انواع رفتارهای منفی مانند فریاد زدن ، اهانت کردن و پرخاشگری عملی منجر گردد ، وشاید به این علت که اکثرا" در این نوع تعارض ها بالاخره یک نفر بازنده است ، این اعتقاد به وجود آمده است که تعارض بد است . با وصف این، چنین حکمی ضرورتا" نمی تواند درست باشد. تعارض یک فرایند طبیعی است که در تمام گروه های کاری و سازمان ها رخ می دهد. تعارض میتواند نتایج منفی و ویرانگری دربرداشته باشد اما در عین حال می تواند سازنده بوده و برای گروه های کاری و سازمان ها نتایج مثبتی هم به بار آورد.به طور کلی ، تنها راه مطمئن بودن از بدی یا خوبی تعارض محک زدن این مساله است که آیا تعارض برای گروه کاری یا سازمان به مثابه یک کل به نتایج مثبت منجر شده است یا منفی. (Liu,2009,230)
مبانی نظری وپیشینه تحقیق خانواده و رضایت زناشویی وطرحواره دارای 84 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش
فصل دوم:
2-1. خانواده
2-2. ازدواج
2-3. رضایت زناشویی
2-4. عوامل موثر بر رضایت زناشویی
2-4-1. سن ازدواج و رضایتمندی زناشویی
2-4-2. جنس و تفاوتهای جنسیتی در رضایت زناشویی
2-4-3. مهارتهای ارتباطی و رضایت زناشویی
2-4-4. تفکر و شناخت در رضایت زناشویی
2-4-5. سوابق تربیتی و خانوادگی و رضایت زناشویی
2-4-6. خانواده اصلی و نقش شناختها، اندیشه و باورهای زیر بنایی در رضایت زناشویی
2-5. طرحواره
2-5-1. طرحوارهها و افکار خودکار
2-5-2. طرحوارهها و اسنادها
2-5-3. طرحوارهها و انتظارات
2-5-4. طرحوارهها و فرضیات
2-5-5. طرحوارهها و استانداردها
2-5-6. نقش طرحوارهها در روابط خانوادگی
2-5-6- الف). شکل گیری طرحوارههای خانوادگی
2-5-7. طرحوارههای ناکارآمد
2-5-8. منشاء طرحوارههای ناکارآمد اولیه
2-5-9. انواع طرحوارههای ناکارآمد اولیه
2-5-9- الف). حوزه اول: بریدگی و طرد
2-5-9- ب). حوزه دوم: خود گردانی و عملکرد مختل
2-5-9- ج). حوزه سوم: محدودیتهای مختل
2-5-9- د). حوزه چهارم: معطوف به دیگری بودن
2-5-9- ر). حوزه پنجم: گوش به زنگی بیش از حد و باز داری
2-5-10. خصوصیات طرحوارههای ناکارآمد اولیه
2-5-11. سبکهای مقابلهای ناکارآمد
2-5-12. طرحواره درمانی
2-5-12- الف). شناسایی و ارزیابی طرحوارههای ناکارآمد اولیه
2-5-12- ب). تغییر، اصلاح و بازسازی طرحوارههای ناکارآمد اولیه
2-5-13. بازسازی طرحوارههای حاصل از خانواده اصلی در رویکرد طرحواره- محور
2-5-13- الف). راهبردهای تجربی (هیجانی)
2-5-13- ب). راهبردهای شناختی
2-5-13- ج). تکنیکهای بین فردی
2-5-13- د). الگو شکنی رفتاری
2-6. حمایت پژوهشی از اثر بخشی رویکرد طرحواره- محور
فصل دوم: ادبیات پژوهش
پیشگفتار:
در این فصل به پیشینه نظری و پژوهشی مرتبط با تحقیق حاضر پرداخته میشود. دراین قسمت اینمباحث مطرحخواهند شد: خانواده؛ ازدواج؛ رضایت زناشویی؛ عوامل موثر بر رضایت زناشویی؛ طرحوارهها و نقش آنها در خانواده؛ طرحوارهها و ارتباط آنهابا اسنادها، فرضیاته، انتظاراتو استانداردها؛ شکل گیری طرحوارههای خانوادگی؛ طرحوارههای ناکارآمد و منشاء آنها؛ انواع طرحوارهها و خصوصیات آنها؛ سبکهای مقابلهای ناکارآمد؛ طرحواره درمانی و نقش آن در بازسازی طرحوارههای فردی و خانوادگی. در قسمت پیشینه تحقیق، پژوهشهای انجام گرفته در راستای موضوع تحقیق که در داخل یا خارج از کشور انجام گرفتهاند، ذکر میشوند.
2-1. خانواده
اولینتعریف حرفهای از خانواد را مورداک (1949؛ به نقل از مینوچین، ترجمه ثنایی، 1375) ارائه داده است. مورداک 250 گزارش قوم شناختی را بررسی کرد که در آنها واژهخانواده تعریف و توصیف شده بود. او براساس مطالعه خود این تعریف را ارائه کرد: «خانواده یک گروه اجتماعی است که توسط محل زندگی مشترک، مشارکت اقتصادی و تولید مثل مشخص میشود. خانواده شامل بزرگسالانی از هر دو جنس میباشد؛ حداقل دو نفر که روابط جنسی تایید شده اجتماعی دارند و یک یا چند فرزند داشته که یا فرزند خودشان و یا فرزند خوانده آنهاست.» خانواده نظام اجتماعی است که براساس ازدواج و قراردادهای آن شکل میگیرد و دربرگیرنده روابطی است که شامل از خود گذشتگی، تعهد، صمیمیت و آرامش روحی و جسمی است (مینوچین، ترجمه ثنایی، 1375).
سیستمخانواده چیزیبیش ازمجموعه اعضاییاست که درکنار یکدیگر زندگی میکنند. خانواده مجموعه به هم پیوستهای از اعضاست که در تعامل متقابل با یکدیگر هستند، از دیگران تاثیر میپذیرند و بر آنها تاثیر میگذارند. خانواده سالم خانوادهای است که درآن شرایط ارضای نسبی نیازهای اعضا وجود داشته باشد و افراد بتوانند نیازهای مختلف خود را با توجه به تفاوتهای فردی، جنسیتی و شخصیتی خود ارضا کنند و مشکلات خود را در این زمینهها حل نمایند. از آن جایی که هیچ فردی در انزوا زندگی نمیکند این جو و محیط خانواده است که میتواند امکان رشد و خود شکوفایی را برای اعضای خود فراهم آورد (فاورز، مانتل و اولسن، 1996). پس ازدواج از عوامل مهم در ایجاد آرامش و سکون آدمی و سبب تعادل روحی و روانی فرد است.
2-2. ازدواج
ازدواج یکی از مهمترین و بنیادیترین رواط انسانی محسوب میشود، زیرا ساختار اولیه ایجاد روابط خانوادگی و پرورش نسلهای بعدی را فراهم میآورد. ازدواج و تشکیل خانواده یک پدیده چند بعدی زیستی، روانی و اجتماعی است. پس از انتخاب همسر و شروع زندگی مشترک، مرحله جدیدی از تحول به وجود میآید و همه تجربههای قبلی فرد از موقعیتهای مختلف زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی به حیطه زندگی مشترک آورده میشود. غنی بودن چنین تجربههایی است که میتواند باعث ایجاداحساس رضایت از زندگی زناشویی شود. زوجین در محیط سالم خانواده احساس رضایت بیشتری پیدا میکنند و به دنبال آن میتوانند وقت و انرژی و نشاط بیشتری را صرف انتقال احساسات مثبت به یکدیگر کنند (لارسون و آلمیدا، 1999).
بالعکس زمانی که روابط زوجین مبهم، متعارض و دو پهلو باشد، یکدیگر را درک نکنند و یا برای خواستههای یکدیگر ارزشی قائل نباشند توانایی حل مشکلات و توافق بر سر موضوعاتی از قبیل روابط جنسی رضایت بخش، نحوه معاشرت و رفت و آمد با دوستان و خویشان، روشهای حل تعارض، گوش دادن به یکدیگر، تربیت فرزندان و..... نداشته باشند، در نتیجه احساس دوری و عدم تفاهم کرده و ممکن است در جستجوی دستیابی به راهحلهایی باشند که هیچ کمکی به آنها نکرده و باعث بدتر شدن وضعیت شود (فاورز، مانتل و اولسن، 1996).